فیلسوفان معاصر؛ گاستون باشلار (1962-1884)
گاستون باشلار فیلسوف علم و تحلیلگر ادبی اهل فرانسه بود. فلسفه علم او (که در آثاری چون روح علمی جدید 1934 و مادهگرایی عقلانی 1953 پرورانده شد) با تأملاتی بر انقلابهای نسبیت و کوانتوم در فیزیک قرن بیستم آغاز شد. علم در نگاه باشلار از طریق یک سلسله دگرگونیهای ناپیوسته (گسستهای معرفتشناختی) تطور مییافت. وظیفهی چنین گسستهایی غلبه بر موانع معرفتشناختی بود: یعنی بر خصایص روششناسانه و مفهومی درک عرفی یا علم منسوخی که راه کاوش را مسدود کرده بودند. تأکید باشلار بر ناپیوستگی دگرگونیهای علمی پیشدستی بر تمرکزی بود که کوهن بر دگرگونی پارادایمهای انقلابی نهاد. اما باشلار بهخلاف کوهن ورای ناپیوستگیهای انقلابی به یک تصور راسخ از پیشرفت علمی قائل بود. هر چارچوب علمی پیشینیان خود را بهسبب اینکه از بنیاد خطاآلودند ردّ میکند، اما چارچوبهای قبلی ممکن است دستاوردهای دائمیای را محقق سازند که بتوانند درون چارچوب بعدی بهمنزلهی حالتهای خاص حفظ شوند. (برای نمونه، قوانین نیوتن میتوانند حالتهای حدی خاصی در نظریهی نسبیت باشند).
باشلار فلسفه علم خود را بر یک «معرفتشناسی غیردکارتی» استوار کرد. معرفتشناسی غیردکارتی منکر این ادعای دکارت بود که معرفت باید بر شهودهای اصلاحناپذیر ناظر به حقایق نخستین بنا شود. به عقیدهی باشلار، همهی دعاوی معرفتی در پرتو شواهد بیشتر دستخوش بازنگری و دگرگونی قرار میگیرند. او منکر واقعگرایی ناپرورده نیز بود که واقعیت را در قالب دادههای تجربهی حسی تعریف میکرد و برساختههای هستیشناختی در قالب مفاهیم و ابزارهای علمی را نادیده میانگاشت. باشلار بر این عقیده بود که نفی این قسم واقعگرایی مستلزم پذیرفتن ایدئالیسم نیست که در نهایت امور ذهنی را واقعی قلمداد میکند. او بهجایآن له یک «عقلباوری کاربردی» استدلال میکرد که برای عقل نقش فعّالی در قوامبخشیدن به متعلَّقات معرفت قائل بود، او درعینحال میپذیرفت که هر کنش قوامبخشانهی عقل باید معطوف به ابژهای باشد که پیشتر داده شده است.
باشلار گرچه واقعیت عینی جهانهای ادراکی و خیالی را منکر بود، اما بر اهمیت سوبژکتیو و شاعرانهی آنها تأکید داشت. مکمل نوشتههای او در باب علم یک سلسله از کتابها در خصوص تخیل و صور خیال شاعرانه بود (برای نمونه در روانکاوی آتش 1938 و بوطیقای فضا 1957) که با ظرافت معنای انگارههای کهنالگویی (بهمعنای مدّنظر یونگ) را تحلیل میکردند.
باشلارد به همراه ژرژ کانگیم [1]، جانشینش در سوربن، اثر ژرفی بر چندین نسل از دانشجویان فلسفه در فرانسه نهادند. او و گانگیم بدیلی مهم برای مشربهای مشهورتر و باب روزتر پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم عرضه کردند و بر متفکران دیگری همچون فوکو و آلتوسر نیز اثر گذاشتند.[2]
[1] Georges Canguilhem
[2] Audi, Robert. (2015). The Cambridge Dictionary of Philosophy, Cambridge University Press. p. 81-2.
کلمات کلیدی: گاستون باشلار، فیلسوفان فرانسوی، فلسفه علم، توماس کوهن